معنی slager
slager
قصّابی کردن، قصّاب
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با slager
slagen
slagen
مُوَفّق شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
lager
lager
پایین تَر
دیکشنری هلندی به فارسی
glaner
glaner
جَمع آوَری کَردَن، چیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
glacer
glacer
لُعاب زَدَن، لُعاب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
saluer
saluer
اَدایِ اِحتِرام کَردَن، سَلام کَردَن، سَلام دادَن، سَلام گوی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
soulager
soulager
تَسکِین دادَن، مُسَکِّن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
placer
placer
دِل پَذیری، لَذَّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
blaguer
blaguer
شوخی کَردَن، شوخی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
klüger
klüger
هوشمَندتَر، باهوش تَر
دیکشنری آلمانی به فارسی