معنی schuin
schuin
مایل، به صورت مایل، به طور غیرمستقیم
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با schuin
schauen
schauen
تَماشا کَردَن، نِگَاه کُن، نِگاه کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
schril
schril
آزاردَهَندِه، شِیطون، زَنگ دار
دیکشنری هلندی به فارسی
schoon
schoon
تَمیز، زیبا، بِه طُورِ تَمیز
دیکشنری هلندی به فارسی
schurk
schurk
بی قِید، شَرور
دیکشنری هلندی به فارسی
schuren
schuren
سَر بِه سینِه زَدَن، شِن و ماسِه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
schuld
schuld
گُناهکاری، بِدِهی
دیکشنری هلندی به فارسی
schön
schön
زیبا، خوب
دیکشنری آلمانی به فارسی