معنی schrijven
schrijven
نوشتن، برای نوشتن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با schrijven
schrijver
schrijver
نَوِیسَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
inschrijven
inschrijven
ثَبتِ نام کَردَن، بَرایِ ثَبت نام، حَک کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
beschrijven
beschrijven
تَوصِیف کَردَن، بَرایِ تَوصِیف
دیکشنری هلندی به فارسی
afschrijven
afschrijven
بَرداشت کَردَن، حَذف کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
omschrijven
omschrijven
مَحصور کَردَن، تَوصِیف کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
schroeven
schroeven
پیچاندَن، پیچ ها
دیکشنری هلندی به فارسی
schrikken
schrikken
تَرسیدَن، مَبهُوت کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
schijnen
schijnen
دِرَخشیدَن
دیکشنری هلندی به فارسی