معنی schakelen
schakelen
دنده گذاری کردن، برای تعویض دنده، تغییر دادن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با schakelen
inschakelen
inschakelen
فَعّال کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
schaukeln
schaukeln
سَنگین کَردَن، سَنگ
دیکشنری آلمانی به فارسی
schateren
schateren
خَندیدَن با صِدایِ بُلَند، گاف
دیکشنری هلندی به فارسی
schielen
schielen
چِشمَک زَدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
schalen
schalen
مِقیاس کَردَن، تَرازو
دیکشنری هلندی به فارسی