معنی roepen
roepen
صدا زدن، فریاد بزن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با roepen
roeren
roeren
چَرخاندَن، هَم زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
roemen
roemen
شُهرَت یافتَن، لاف زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
Reopen
Reopen
بازگُشایی کَردَن، دُوبارِه باز کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
romper
romper
پارِه کَردَن، شِکَستَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Deepen
Deepen
عَمیق تَر کَردَن، عَمیق کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
romper
romper
پارِه کَردَن، شِکَستَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
zoemen
zoemen
وِزوِز کَردَن، بُزُرگنَمایی، زَنبور زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
zoeken
zoeken
جُستُجو کَردَن، بَرایِ جُستُجو
دیکشنری هلندی به فارسی
voelen
voelen
اِحساس کَردَن، اِحساس، حِسّ کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی