معنی reputatie
reputatie
شهرت
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با reputatie
amputatie
amputatie
قَطع عُضو
دیکشنری هلندی به فارسی
recitatie
recitatie
تِلاوَت
دیکشنری هلندی به فارسی
reparatie
reparatie
جُبران، تَعمیر
دیکشنری هلندی به فارسی
reputasi
reputasi
شُهرَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
reputare
reputare
شُهرَت یافتَن، دَر نَظَر بِگیرید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی