معنی regulering
regulering
مقرّرات
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با regulering
deregulering
deregulering
آزادسازی قَوانین، مُقَرَّرات زُدایی
دیکشنری هلندی به فارسی
reguleren
reguleren
تَنظِیم کَردَن، تَنظِیم کُنَد
دیکشنری هلندی به فارسی
regering
regering
دولَت
دیکشنری هلندی به فارسی