معنی regeneratie
regeneratie
باززایی، بازسازی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با regeneratie
degeneratie
degeneratie
زَوال، اِنحِطاط
دیکشنری هلندی به فارسی
degeneratif
degeneratif
تَحلیل بَرَندِه، دِژِنراتیو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
degenerativ
degenerativ
تَحلیل بَرَندِه، دِژِنراتیو
دیکشنری آلمانی به فارسی
Degenerative
Degenerative
تَحلیل بَرَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
degeneratief
degeneratief
فاسِدانِه، دِژِنراتیو، تَحلیل بَرَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
regenerasi
regenerasi
باززایی، بازسازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Degenerate
Degenerate
زَوال یافتَن، مُنحَطّ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
generatie
generatie
نَسل
دیکشنری هلندی به فارسی