معنی redder
redder
نجات دهنده
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با redder
redden
redden
نَجَات دادَن، بَرایِ نَجَات
دیکشنری هلندی به فارسی
renier
renier
اِنکار کَردَن، اِنکار کُنَد، پَشیمان شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rendre
rendre
اِرائِه دادَن، پَس دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
remuer
remuer
هَم زَدَن، هَم بِزَنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
relier
relier
رَبط کَردَن، مَربوط می شَوَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rester
rester
ماندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
perder
perder
اَز دَست دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Reader
Reader
خوانَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Redden
Redden
قِرمِز شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی