معنی recept
recept
نسخه نویسی، دستور پخت
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با recept
recepta
recepta
نُسخِه نِویسی، نُفوذ پَذیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
recent
recent
اَخیراً
دیکشنری هلندی به فارسی
récent
récent
اَخیراً، اَخیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Recent
Recent
اَخیراً، اَخیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
receta
receta
نُسخِه نِویسی، دَستورِ پُخت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
recelo
recelo
شَک و تَردِید، سوء ظَنّ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Decent
Decent
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
regent
regent
نایِب السَلطَنِه، اَرزان
دیکشنری لهستانی به فارسی
recente
recente
اَخیراً، اَخیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی