معنی overtuigen
overtuigen
قانع کردن، متقاعد کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با overtuigen
overtuigend
overtuigend
بِه طُورِ قانِع کُنَندِه، قانِع کُنَندِه، با اِقناع
دیکشنری هلندی به فارسی
overtuiging
overtuiging
اِدراک، مَحکومِیَت
دیکشنری هلندی به فارسی
overtuigd
overtuigd
مُطمَئِن، مُتِقاعِد شُدِه اَست
دیکشنری هلندی به فارسی