معنی overlevende
overlevende
بازمانده
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با overlevende
overleven
overleven
بیشتَرِ عُمر کَردَن، بَرایِ زِندِه ماندَن، زِندِه ماندَن
دیکشنری هلندی به فارسی