معنی overbrengen
overbrengen
رساندن، انتقال دهد، منتقل کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با overbrengen
onderbrengen
onderbrengen
پَناه دادَن، جای دادَن، اِقامَت دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verbrennen
verbrennen
سوزاندَن، سوختَن
دیکشنری آلمانی به فارسی