معنی opvallend opvallend مشهود، قابل توجّه، برجسته، به طور برجسته، زرق و برق دار، جذّاب دیکشنری هلندی به فارسی
onopvallend onopvallend نامُشَخَّص، مَحجوب، بِه طُورِ غِیرِقابِلِ تَوَجُّه، بی ویژِگی، بِه طُورِ غِیرِ نَمایِشی، بی اَثَر، بی مُزاحِم، بی صِدا، بی تَظَاهُر، بی اِدِّعا، بی اَهَمیَّت، بِدونِ تَوَجُّه خاص دیکشنری هلندی به فارسی