معنی opstijgen
opstijgen
صعود کردن، برخاستن، پرواز کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با opstijgen
bestijgen
bestijgen
صُعود کَردَن، سَوار کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
stijgen
stijgen
بَرخاستَن، بُلَند شُدَن، جوش و خُروش پِیدا کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی