معنی opstarten
opstarten
راه اندازی کردن، راه اندازی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با opstarten
starten
starten
راه اَندازی کَردَن، شُروع کُنید
دیکشنری آلمانی به فارسی