معنی oproer
oproer
اغتشاش، شورش
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با oproer
opérer
opérer
عَمَل کَردَن، عَمَل کُنَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
porter
porter
پوشیدَن، حَمل کَردَن، شانِه زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ourler
ourler
حاشیُه دوزی کَردَن، سِجاف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
orrore
orrore
روح اَنگیز، وَحشَت، وَحشَتناکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
prier
prier
دُعا کَردَن، دُعا کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
orner
orner
زینَت دادَن، آراستَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
opter
opter
اِنتِخاب کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
roer
roer
جَویدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
roer
roer
گاز زَدَن، جَویدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی