معنی opening
opening
آغاز، باز کردن، باز شدن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با opening
Opening
Opening
آغاز، باز کَردَن، باز شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
trening
trening
آموزِش، تَلقین
دیکشنری لهستانی به فارسی
penting
penting
اَساسی، مُهِمّ اَست، مُهِمّ، بِسیار مُهِمّ، مِحوَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Evening
Evening
عَصر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
openen
openen
باز کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
mening
mening
نَظَر
دیکشنری هلندی به فارسی