معنی oordeel
oordeel
حکم، قضاوت
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با oordeel
voordeel
voordeel
مَزیَّت
دیکشنری هلندی به فارسی
oordelen
oordelen
قِضاوَت کَردَن، قِضاوَت ها
دیکشنری هلندی به فارسی
formeel
formeel
بِه طُورِ رَسمی، رَسمی، بِه طُورِ فُرمولی
دیکشنری هلندی به فارسی
moreel
moreel
بِه طُورِ اَخلاقی، اَخلاقی، اَز نَظَرِ اَخلاقی
دیکشنری هلندی به فارسی