معنی onwijs
onwijs
ناخوشایند، نابخردانه
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با onwijs
bewijs
bewijs
مَدرَک، اِثبات، اِثباتی، دَلیل
دیکشنری هلندی به فارسی
onrijp
onrijp
نارَس، نابالِغ، بِه طُورِ نابالِغ
دیکشنری هلندی به فارسی
onwil
onwil
عَدَمِ تَمَایُل
دیکشنری هلندی به فارسی
wijs
wijs
خِرَدمَند، نِشان می دَهَد، عاقِلانِه
دیکشنری هلندی به فارسی