معنی ontstaan
ontstaan
پدید آمدن، به وجود آمدن، مبدع بودن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با ontstaan
ontslaan
ontslaan
کیسِه زَدَن، اِخراج کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی