معنی onstabiel
onstabiel
بی ثبات، ناپایدار
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با onstabiel
instabiel
instabiel
بی ثُبات، ناپایدار
دیکشنری هلندی به فارسی
instabile
instabile
بی ثُبات، ناپایدار، بی قَرار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
instabil
instabil
بی ثُبات، ناپایدار
دیکشنری آلمانی به فارسی
stabiel
stabiel
ثابِت، پایدار
دیکشنری هلندی به فارسی