معنی onoplosbaar
onoplosbaar
به طور حلّ نشدنی، نامحلول، حلّ نشدنی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با onoplosbaar
oplosbaar
oplosbaar
قابِلِ حَلّ شُدَن، مَحلول، حَلّ شَوَندِه، قابِلِ حَلّ
دیکشنری هلندی به فارسی