ترجمه ongeschikt به فارسی - دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با ongeschikt
ungeschickt
- ungeschickt
- بِه طُورِ بی کلِاس، دَست و پا چُلُفتی، بِه طُورِ بی لِیاقَت و بی کَمال، بِه طُورِ نَاشِیانِه، بی تَجرُبِه، بی مُلاحَظِه، نامُناسِب
دیکشنری آلمانی به فارسی