معنی ongecoördineerd
ongecoördineerd
بی نظم، ناهماهنگ
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با ongecoördineerd
gecoördineerd
gecoördineerd
هَماهَنگ، هَماهَنگ شُدِه اَست، بِه طُورِ هَماهَنگ
دیکشنری هلندی به فارسی