ترجمه oneindigheid به فارسی - دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با oneindigheid
onhandigheid
- onhandigheid
- دَستپاچِگی، دَست و پا چُلُفتی، بی دِقَّتی، بی اَدَبی، بی لِیاقَتی، دَست و پا چُلُفتی بودَن، سَهوکاری، خِرِفت بودَن، ناجوری
دیکشنری هلندی به فارسی