معنی ondervraging
ondervraging
بازجویی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با ondervraging
ondervragend
ondervragend
بِه طُورِ پُرسِشگَرانِه، بازجویی
دیکشنری هلندی به فارسی
ondervragen
ondervragen
بازجویی کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی