معنی onderschatten onderschatten کم ارزش دانستن، دست کم گرفتن، کم گفتن، کم ارزش دادن دیکشنری هلندی به فارسی
overschatten overschatten بیش اَز حَد تَخمِین زَدَن، بیش اَز حَد بَرآوُرد کَردَن دیکشنری هلندی به فارسی