معنی onderhoud
onderhoud
نگهداری
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با onderhoud
onderbouwd
onderbouwd
مُستَنَد، اِثبات شُدِه اَست
دیکشنری هلندی به فارسی
onderhouden
onderhouden
نِگَهداری کَردَن، نِگَهداری مِی شَوَد
دیکشنری هلندی به فارسی