معنی omsluiten
omsluiten
محصور کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با omsluiten
opsluiten
opsluiten
حَبس کَردَن، قُفل کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
besluiten
besluiten
تَصمیم گِرفتَن، تَصمیمات
دیکشنری هلندی به فارسی
omsluiting
omsluiting
پوشِش، مُحَوَطِه
دیکشنری هلندی به فارسی
sluiten
sluiten
بَستَن
دیکشنری هلندی به فارسی