معنی offerend
offerend
فدایی، قربانی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با offerend
offeren
offeren
فَداکاری کَردَن، قُربانی کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
opofferend
opofferend
بِه طُورِ فَداکاری، قُربانی
دیکشنری هلندی به فارسی
opfernd
opfernd
فَدایی، قُربانی
دیکشنری آلمانی به فارسی