معنی loungen
loungen
استراحت کردن، لم دادن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با loungen
louange
louange
تَحسِین، سِتایِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Younger
Younger
جَوان تَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
leugnen
leugnen
اِنکار کَردَن، اِنکار کُنَد
دیکشنری آلمانی به فارسی
Lounge
Lounge
اِستِراحَت کَردَن، سالُن اِستِراحَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
loggen
loggen
ثَبت کَردَن، وُرُود بِه سیستِم
دیکشنری هلندی به فارسی
leunen
leunen
تِکیِه دادَن، لاغَر
دیکشنری هلندی به فارسی
leugen
leugen
دُروغ
دیکشنری هلندی به فارسی
longe
longe
دور، خِیلی دور
دیکشنری پرتغالی به فارسی