معنی lobbyen
lobbyen
لابی کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با lobbyen
lobbyen
lobbyen
لابی کَردَن، لابی ها
دیکشنری آلمانی به فارسی
mobben
mobben
آزار دادَن، قُلدُر، جَمع کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
loben
loben
تَحسِین کَردَن، سِتایِش، سِتایِش کَردَن، مَدح کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی