معنی lineair
lineair
خطّی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با lineair
linear
linear
خَطّی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
linear
linear
خَطّی
دیکشنری آلمانی به فارسی
linéaire
linéaire
خَطّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
alinear
alinear
رَد شُدَن، تَراز کَردَن، هَم راستا کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
lineare
lineare
خَطّی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
literair
literair
اَدَبی
دیکشنری هلندی به فارسی
lineal
lineal
خَطّی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Linear
Linear
خَطّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
binair
binair
دُوتایی، باینِری
دیکشنری هلندی به فارسی