معنی leraar
- leraar
- معلّم
واژههای مرتبط با leraar
serrar
- serrar
- اَرِّه کَردَن، دید
cerrar
- cerrar
- بَستَن
cercar
- cercar
- مَحصور کَردَن، حِصار
berakar
- berakar
- ریشِه دادَن، ریشِه دار شُدِه اَست
berair
- berair
- آبدار، آبَکی
cercar
- cercar
- مَحصور کَردَن، را اِحاطِه کُنَند
flertar
- flertar
- دَست اَنداختَن، مُعاشِقِه
serrar
- serrar
- اَرِّه کَردَن، دید
herdar
- herdar
- اِرث بُردَن