معنی lef
lef
جسارت، شجاعت
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با lef
ley
ley
قانون
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ler
ler
خوٰاندَن، بَرایِ خوٰاندَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
lei
lei
قانون
دیکشنری پرتغالی به فارسی
şef
şef
مُؤَلِّف، رویارویی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
lof
lof
تَحسِین، سِتایِش
دیکشنری هلندی به فارسی
lief
lief
مَحبوب، شیرین، مَحَبَّت اَنگیز
دیکشنری هلندی به فارسی
laf
laf
تَرسو
دیکشنری هلندی به فارسی