ترجمه lawine به فارسی - دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با lawine
jawnie
- jawnie
- آشِکارا، بِه شیوِه ای آشِکار، بِه طُورِ آشِکار، بِه وُضوح، بِه طُورِ آشِکارا، بِه طُورِ واضِح
دیکشنری لهستانی به فارسی
laini
- laini
- کِرِم مانَند، صاف، ظَریف، خَطّی، مُلایِم، نَرمی، لَطیف، نَرم، نَرم و فِشُردِه، مَخمَلی، نَازُک
دیکشنری سواحیلی به فارسی