معنی langzaam
langzaam
تعلّل کننده، به آرامی، کند، به طور تنبلانه، بی شتاب
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با langzaam
langsam
langsam
بِه آرامی، کُند، بی شِتاب
دیکشنری آلمانی به فارسی