معنی kreupel
kreupel
لنگ
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با kreupel
Skrupel
Skrupel
تَردِید، ظُلم ها
دیکشنری آلمانی به فارسی
kreunen
kreunen
آه کِشیدَن، نالِه کَردَن، آه و فَغان کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
kreuken
kreuken
چُروک اَنداختَن، چین و چُروک، چُروکیدَن، چین چین کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی