معنی knorrig
knorrig
بدخلق، بداخلاق، به طور بداخلاق
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با knorrig
knorrig
knorrig
بُرَج دار، غُرغُر کَرد، گِرِه دار
دیکشنری آلمانی به فارسی
knochig
knochig
بِه طُورِ اُستِخوٰانی، اُستِخوٰانی
دیکشنری آلمانی به فارسی