معنی kletsend
kletsend
پر حرف، چت کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با kletsend
kletsen
kletsen
حَرف اِضافِه گُفتَن، بِه حَرف زَدَن، گَپ زَدَن، پُرگُفتَن
دیکشنری هلندی به فارسی
kreisend
kreisend
چَرخِش، حَلقِه زَدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی