معنی klaaglied
klaaglied
سوگواری، ناله
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با klaaglied
klaaglijk
klaaglijk
بِه طُورِ اَندوهناک، شاکی
دیکشنری هلندی به فارسی