معنی kenner
kenner
متخصّص، خبره
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با kenner
Kenner
Kenner
مُتِخَصِّص، خِبرِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
keiner
keiner
هیچ یِک، هیچ کُدام
دیکشنری آلمانی به فارسی
Nenner
Nenner
مَقامات تَقسیم کُنَندِه، مَخرَج
دیکشنری آلمانی به فارسی
renier
renier
اِنکار کَردَن، اِنکار کُنَد، پَشیمان شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Renter
Renter
اِجارِه دَهَندِه، اِجارِه کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Render
Render
اِرائِه دادَن، رِندِر کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gegner
Gegner
حَریف
دیکشنری آلمانی به فارسی
kendur
kendur
اُفتادِگی، سُستی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kanker
kanker
سَرَطانی، سَرَطان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی