معنی jeukend
jeukend
خارش دار
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با jeukend
jeuken
jeuken
خارِش داشتَن، خارِش
دیکشنری هلندی به فارسی
juckend
juckend
خارِش دار
دیکشنری آلمانی به فارسی
zeurend
zeurend
نالِه دار، نِق زَدَن، نالان گونِه
دیکشنری هلندی به فارسی
werkend
werkend
کاری، کار کَردَن، دَر حالِ کار
دیکشنری هلندی به فارسی
neckend
neckend
آزاردَهَندِه، اَذیَّت کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
geurend
geurend
بِه طُورِ خُوشبو، مُعَطَّر، بو دار
دیکشنری هلندی به فارسی
bekend
bekend
مَعلوم، شِناختِه شُدِه اَست
دیکشنری هلندی به فارسی
erkend
erkend
پَذیرُفتِه شُدِه، شِناختِه شُدِه اَست، شِناختِه شُدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
deuken
deuken
فُرو رَفتَن، فُرورَفتِگی ها
دیکشنری هلندی به فارسی