معنی isoleren
isoleren
عایق بندی کردن، منزوی کردن، جدا کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با isoleren
isolieren
isolieren
جُدا کَردَن، مُنزَوی کَردَن، عایِق بَندی کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
isolement
isolement
اِنزِوا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
isolare
isolare
جُدا کَردَن، مُنزَوی کَردَن، عایِق بَندی کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
isoler
isoler
جُدا کَردَن، مُنزَوی کَردَن، عایِق بَندی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی