معنی interpreterend
interpreterend
به طور تفسیری، تفسیری
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با interpreterend
interpretierend
interpretierend
بِه طُورِ تَفسیری، تَفسیری
دیکشنری آلمانی به فارسی
interpreteren
interpreteren
تَفسیر کَردَن، تَفسیر کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
interpretieren
interpretieren
تَفسیر کَردَن، تَفسیر کُنید
دیکشنری آلمانی به فارسی