معنی institutioneel
institutioneel
به طور مؤسسه ای، نهادی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با institutioneel
institutionell
institutionell
بِه طُورِ مُؤَسِسِه ای، نَهَادی
دیکشنری آلمانی به فارسی
institutionnel
institutionnel
نَهَادی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
constitutioneel
constitutioneel
اَساسی، قانونِ اَساسی، بِه طُورِ قانونی
دیکشنری هلندی به فارسی