معنی instemmend
instemmend
رضامند، با تأیید
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با instemmend
instemmen
instemmen
رِضایَت دادَن، مُوافَقَت کَردَن، تَوَافُق کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
instemming
instemming
مُوافَقَت، رِضایَت
دیکشنری هلندی به فارسی