معنی insinuator
insinuator
کنایه زننده، تلقین کننده
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با insinuator
insinuador
insinuador
کِنایِه زَنَندِه، تَلقین کُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
insinuador
insinuador
کِنایِه زَنَندِه، نَفَس گیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
insinuatore
insinuatore
کِنایِه زَنَندِه، تَلقین کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
insynuator
insynuator
کِنایِه زَنَندِه، نَوازَندِه کیبُورد
دیکشنری لهستانی به فارسی
Insinuator
Insinuator
کِنایِه زَنَندِه، تَلقین کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
insinuation
insinuation
اِشارِه مُبهَم، تَلقین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
insinuateur
insinuateur
کِنایِه زَنَندِه، تَلقین کُنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
insinuatie
insinuatie
اِشارِه مُبهَم، تَلقین
دیکشنری هلندی به فارسی
insinuar
insinuar
اِشارِه کَردَن، اِلقا کَردَن، کِنایِه زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی