معنی inschrijven
inschrijven
ثبت نام کردن، برای ثبت نام، حک کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با inschrijven
inschrijving
inschrijving
عُضویَّت، ثَبتِ نام، وُرُود بِه دانِشگاه
دیکشنری هلندی به فارسی
beschrijven
beschrijven
تَوصِیف کَردَن، بَرایِ تَوصِیف
دیکشنری هلندی به فارسی
afschrijven
afschrijven
بَرداشت کَردَن، حَذف کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
omschrijven
omschrijven
مَحصور کَردَن، تَوصِیف کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
schrijven
schrijven
نِوِشتَن، بَرایِ نِوِشتَن
دیکشنری هلندی به فارسی